سفرنامه تهران به ارمنستان، تفلیس و باتومی – قسمت اول

مدتی بود من درگیر تعویض خونه و انتقال به خونه جدید بودم، در همین زمان دونفر از دوستان دیگه هم موعد خونه شون تموم شده بود و دنبال خونه بودن، من خسته از اسباب کشی و اونا علاوه بر خستگی اسباب کشی، درگیری با یه صاحبخونه نفهم رو هم بهش اضافه کنید.

خروجیش میشه اینکه یه تعداد آدم خسته که نیاز به سفر دارن تا یه جا لش کنن و در واقع نفسی برای ادامه سال تازه کنن
توی این حین نمایشگاه الکامپ هم برگزار شد و رفتیم هم به غرفه ها سر بزنیم و هم دوستانمون رو ببینیم که نتیجش این شد چیکار کنیم چیکار نکنیم بریم مسافرت!
جرقه از همونجا خورده شد و شب گروهش ساخته شد و شدیم ۵ نفر که پلن مسافرت دارن.

تصمیم گرفتیم با یه تیر دو نشون بزنیم. امسال آخرین سال تور جهانی ابی بود (البته پارسالم همین حرف بود ولی نمیدونیم تا کی این حرف ادامه داره)، گفتیم بهترین کار اینه بریم گرجستان هم تفلیس رو ببینیم هم کنسرت ابی بریم و بعد هم بریم باتومی آفتاب بگیریم و خستگی در کنیم.
خب وقتی این مورد تصویب شد یه هفته توی گروه داشتیم تورها و … رو بررسی می‌کردیم.

اول از همه اینکه تورها همیشه تا ۱۰ روز آینده رو پوشش میدن و فرضا شما بخوای برای ماه بعد تور بگیری اکثرا ندارن چون نرخ ها و قیمت های پرواز ماه بعد و هتل ها و حتی قیمت دلار مشخص نیست.
تصمیم گرفتیم خودمون بدون تور بریم مسافرت رو و در واقع همه پایه بودن تا یه تجربه جدید توی مسافرت داشته باشیم تا اینکه با تور بریم و همه چیز هول هولکی بشه.
خب تصمیم بر این شد که با کمترین هزینه خودمون رو برسونیم تفلیس و در واقع بیشتر پول رو خوش بگذرونیم تا اینکه پول هتلی رو بدیم که قراره فقط محل خواب باشه برامون.

ادامه …

فوتر وب سایت